آیه 3 سوره ملک
<<2 | آیه 3 سوره ملک | 4>> | |||||||||||||||
|
محتویات
ترجمه های فارسی
آن خدایی که هفت آسمان بلند را به طبقاتی منظم بیافرید و هیچ در نظم خلقت خدای رحمان بینظمی و نقصان نخواهی یافت، باز بارها به دیده عقل بنگر تا هیچ نقص و خلل هرگز در آن توانی یافت؟
آنکه هفت آسمان را بر فراز یکدیگر آفرید. در آفرینش [خدای] رحمان، خلل و نابسامانی و ناهمگونی نمی بینی، پس بار دیگر بنگر آیا هیچ خلل و نابسامانی و ناهمگونی می بینی؟
همان كه هفت آسمان را طبقه طبقه بيافريد. در آفرينش آن [خداى] بخشايشگر هيچ گونه اختلاف [و تفاوتى] نمىبينى. بازبنگر، آيا خلل [و نقصانى] مىبينى؟
آن كه هفت آسمان طبقه طبقه را بيافريد. در آفرينش خداى رحمان هيچ خلل و بىنظمى نمىبينى. پس بار ديگر نظركن، آيا در آسمان شكافى مىبينى؟
همان کسی که هفت آسمان را بر فراز یکدیگر آفرید؛ در آفرینش خداوند رحمان هیچ تضادّ و عیبی نمیبینی! بار دیگر نگاه کن، آیا هیچ شکاف و خللی مشاهده میکنی؟!
ترجمه های انگلیسی(English translations)
معانی کلمات آیه
- طباق: طبق در اصل به معنى حال است. راغب گويد: مطابقت آنست كه چيزى را بالاى چيزى بگذارى و به اندازه آن باشد آن گاه در چيزى كه فوق چيز ديگر و يا موافق چيز ديگر باشد به كار رود. طباق در آيه به معنى مطابقت يا بودن بعضى بالاى بعضى آن را مشابهت نيز گفتهاند، بعضى آن را جمع طبق دانستهاند مانند جمل و جمال (شتر و شتران).
- تفاوت: فوت: از دست رفتن. تفاوت: تباعد دو چيز و از دست دادن همديگر است، لذا طبرسى آن را اختلاف گفته است راغب اختلاف در اوصاف مىگويد.
- فطور: فطر: شكافتن و شكاف. «اصل الفطر: الشق» راغب شكافتن از طول گفته است. «فطور» جمع فطر است به معنى شكافها، راغب آن را مصدر و به معنى اختلال و سستى مىداند.
تفسیر آیه
تفسیر نور (محسن قرائتی)
الَّذِي خَلَقَ سَبْعَ سَماواتٍ طِباقاً ما تَرى فِي خَلْقِ الرَّحْمنِ مِنْ تَفاوُتٍ فَارْجِعِ الْبَصَرَ هَلْ تَرى مِنْ فُطُورٍ «3» ثُمَّ ارْجِعِ الْبَصَرَ كَرَّتَيْنِ يَنْقَلِبْ إِلَيْكَ الْبَصَرُ خاسِئاً وَ هُوَ حَسِيرٌ «4»
همان كسىكه هفت آسمان را طبقه طبقه آفريد. در آفرينش خداوند رحمان هيچ خللى نمىبينى. بار ديگر ديده باز كن، آيا هيچ شكافى مىبينى؟ باز، پى در پى چشم خود را برگردان (و تماشا كن، خواهى ديد كه) چشم در حالى كه خسته و ناتوان است به سوى تو بازمىگردد (بدون آن كه نقص وخللى مشاهده كند).
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
الَّذِي خَلَقَ سَبْعَ سَماواتٍ طِباقاً ما تَرى فِي خَلْقِ الرَّحْمنِ مِنْ تَفاوُتٍ فَارْجِعِ الْبَصَرَ هَلْ تَرى مِنْ فُطُورٍ «3»
الَّذِي خَلَقَ: آن خدائى كه بيافريد، سَبْعَ سَماواتٍ طِباقاً: هفت آسمان را مطابق يكديگر يكى بر بالاى ديگرى، ما تَرى فِي خَلْقِ الرَّحْمنِ: نمىبينى اى بيننده در آفريدن خداى بخشنده در خلقت آسمانها، مِنْ تَفاوُتٍ: هيچ تفاوتى و اختلافى و تناقضى و اعوجاجى و بىتناسبى، بلكه همه را مستقيم و راست و
«1» به نقل از نور الثقلين، جلد 5، صفحه 380، حديث 12.
«2» مدرك ياد شده، حديث 13.
جلد 13 - صفحه 240
مناسب و ملايم يكديگر، و همه در كمال احكام و اتقان و اتساق و انتظام مساوى هم، بر وفق حكمت و مصلحت است. فَارْجِعِ الْبَصَرَ: پس بار ديگر باز گردان چشم را به جانب آن، هَلْ تَرى مِنْ فُطُورٍ: آيا مىبينى به معاينه هيچ شكافى و خللى و عدم تناسبى. خلاصه اگر شبهه دارى، ثانيا نگاه كن تا دريابى.
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ
تَبارَكَ الَّذِي بِيَدِهِ الْمُلْكُ وَ هُوَ عَلى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ «1» الَّذِي خَلَقَ الْمَوْتَ وَ الْحَياةَ لِيَبْلُوَكُمْ أَيُّكُمْ أَحْسَنُ عَمَلاً وَ هُوَ الْعَزِيزُ الْغَفُورُ «2» الَّذِي خَلَقَ سَبْعَ سَماواتٍ طِباقاً ما تَرى فِي خَلْقِ الرَّحْمنِ مِنْ تَفاوُتٍ فَارْجِعِ الْبَصَرَ هَلْ تَرى مِنْ فُطُورٍ «3» ثُمَّ ارْجِعِ الْبَصَرَ كَرَّتَيْنِ يَنْقَلِبْ إِلَيْكَ الْبَصَرُ خاسِئاً وَ هُوَ حَسِيرٌ «4»
وَ لَقَدْ زَيَّنَّا السَّماءَ الدُّنْيا بِمَصابِيحَ وَ جَعَلْناها رُجُوماً لِلشَّياطِينِ وَ أَعْتَدْنا لَهُمْ عَذابَ السَّعِيرِ «5»
ترجمه
بلند مرتبه و پرخير و بركت است آنكه بدست او است اختيار امور و او بر همه چيز توانا است
آنكه پديد آورد مرگ و زندگانى را تا بيازمايد شما را كه كدام خوبتريد از جهت كردار و او است ارجمند آمرزنده
آنكه آفريد هفت آسمانرا طبقه بر طبقه بالاى يكديگر نمىبينى در آفرينش خداى بخشاينده تفاوتى پس بازگردان ديده را آيا مىبينى هيچ خللى
پس بازگردان ديده را مكرّر باز گردد بسوى تو ديده دور شده از منظور با آنكه خسته و مانده شده است
و بتحقيق آراستيم آسمان نزديكتر را بچراغهائى و قرار داديم آنها را رانندگانى براى شيطانها و مهيّا ساختيم براى آنها عذاب آتش سوزان.
تفسير
بزرگى و بزرگوارى و برترى و بالاترى و منشأ خيرات و بركات بودن ذات احديّت محتاج ببيان نيست و نفوذ اراده و اختيار و سلطنت حقّه و قدرت مطلقه او در كائنات و بر ممكنات واضح و آشكار در نزد اولو الابصار است و مقدّر فرموده مرگ و زندگانى را و قمّى ره نقل فرموده مراد تقدير حيات است پيش از موت و در كافى از امام باقر عليه السّلام اينمعنى تأييد شده است و بعضى گفتهاند مراد خلق
جلد 5 صفحه 237
اشياء بيروح است مانند خاك و نطفه قبل از حيوان كه داراى روح است و بنظر حقير مطلب همانستكه امام عليه السّلام فرموده نهايت آنكه تقديم موت بر حيات در كلام الهى براى مزيد تأثير آن در آزمايش الهى است بندگانرا كه مقصود از خلقت است و خداوند بيان فرموده چون مرگ و ياد آن بيشتر از هر چيز انسانرا وادار مينمايد كه بتكليف الهى عمل كند و آزمايش بآن حاصل ميشود و حسن عمل بخلوص نيّت و مزيد همّت و ورع از معصيت و مقارنت با خوف و خشيت و ازدياد نظر و فكرت و امتثال اوامر و نواهى بسرعت است نه بكثرت عبادت و اشتغال بنوافل و تهيّه وسائل چنانچه از روايات معتبره اينمقام استفاده ميشود و خداوند عزيز است از عمل بد كسى عاجز نميشود و غفور است گناه تائب را ميآمرزد آنذات مقدّسى كه خلق فرمود هفت آسمانرا طبقه بطبقه هر يك فوق ديگرى چنانچه قمّى ره از امام باقر عليه السّلام نقل نموده نمىبيند بينا در مخلوقات خداوند تفاوتى در اتقان صنع و مطابقت حكمت و مصلحت با اختلاف فاحش در صورت و هيئت و هر قدر انسان در اجزاء عالم وجود نظر نمايد بيشتر پى بعظمت صنع و صانع آن ميبرد ولى افسوس كه نظر خسته و بصر مانده و بصيرت رانده و بعشرى از اعشار و بكمى از مصالح و حكم بسيار آن پى نخواهد برد و لذا امر فرموده بناظرى كه نظام عالم را مشاهده نموده كه اعاده نظر نمايد در صنع و به بيند نقص و خللى ندارد پس تكرار كند آنرا تا رانده شود از مقام عقل گويا باو ميگويند ديگر بس است و خسته و مانده شود از فكر و يقين كند كه عيبى نداشته چون لفظ كرّتين اگر چه تثنيه است ولى مراد تكرار و ازدياد است و از اين قبيل تثنيه در كلام عرب يافت ميشود و مخفى نماند كه ناظر هر چه بيشتر نظر كند بهتر ميفهمد صانع اين مصنوعات عالم و حكيم و تمام آنها بر طبق حكمت و مصلحت است ولى حكم و مصالح آنها را كاملا درك نميكند و بايد باين ملاحظه امر بتكرار نظر شده باشد با آنكه ناظر نااميد و نظر نامراد بصاحبش برميگردد اگر چه گفته شده مراد آنستكه هر قدر نظر كنى نقصى نخواهى يافت خسته و نااميد از يافتن نقص برميگردى و بنابراين مقصود از امر فقط اثبات عجز مأمور است از پيدا كردن عيب و نقص در دستگاه
جلد 5 صفحه 238
خلقت بتأمّل و نظر نه اثبات عجز او از ادراك مصالح و حكم و اعتراف بعظمت صنع و صانع آن كه بيان شد و خاسئ بر سگ و خوك رانده و دور شده اطلاق ميشود و حسير بر شتر خسته مانده و خساء البصر گويند وقتى چشم خيره و تيره شود و قمّى ره نقل فرموده كه مراد از تفاوت فساد است و مقصود از تكرار نظر تأمّل در ملكوت آسمانها و زمين است و خداوند آسمان اوّل را كه مشهود است زينت فرموده بچراغهائى از انواع ستارگان و قرار داده است آنها را وسيله از براى راندن شيطانها از نفوذ در آسمان كه گاهى مشاهده ميشود از آنها برقى لامع و بجانبى سريعا سير مينمايد و شرح آن مكرّر گذشته است و اين راندن و سوزاندن آنها منافات با عذاب آخرتشان ندارد چون آنها هم تكليف دارند و در صورت تخلّف بعذاب دنيا و عقبى مبتلا خواهند شد چون خداوند آتش سوزان جهنّم را براى كفّار از جنّ و انس آماده و مهيّا فرموده است.
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
الَّذِي خَلَقَ سَبعَ سَماواتٍ طِباقاً ما تَري فِي خَلقِ الرَّحمنِ مِن تَفاوُتٍ فَارجِعِ البَصَرَ هَل تَري مِن فُطُورٍ «3»
جلد 17 - صفحه 89
آن چنان خدايي است که خلق فرمود هفت آسمان را طبقه بطبقه هر طبقهاي فوق طبقه ديگر نميبيني در خلقت خداوند رحمن تفاوتي که تمام از روي حكمت و مصلحت و صحيح و درست و بجا بوده پس چشم بصيرت خود را بيند از آيا در خلقت ما خلق فطوري و نقصاني و كوتاهي شده ميبيني تمام عين صلاح و حكمت است.
الَّذِي خَلَقَ سَبعَ سَماواتٍ طِباقاً مكرر گفته شد که اينکه طبقات آسمانها هر قسمت در اينکه فضاي عظيم داراي يك خصوصيات و مركز يك قسمت از ملائكه است و در طبقه چهارم بيت المعمور است و در طبقه هفتم سدرة المنتهي و جنة المأوي است و فوق آنها كرسي است که احاطه بجميع اينکه طبقات دارد و فوق كرسي عرش اعظم است و فوق عرش را لا يعلمه أحد الا اللّه لا ملك مقرب و لا نبي مرسل، عالم انوار و جبروت و لاهوت و تمام اينکه مطالب را از قرآن استفاده كردهايم مثل آيه 13 الي 15. و آيه شريفه: سُبحانَ الَّذِي أَسري بِعَبدِهِ لَيلًا مِنَ المَسجِدِ الحَرامِ إِلَي المَسجِدِ الأَقصَي اسرا آيه 1. و گفتيم مسجد اقصي بيت المعمور است طبق اخبار، و آيه شريفه: إِنّا زَيَّنَّا السَّماءَ الدُّنيا بِزِينَةٍ الكَواكِبِ وَ حِفظاً مِن كُلِّ شَيطانٍ مارِدٍ صافات آيه 6 و 7. و آيه شريفه، وَ زَيَّنَّا السَّماءَ الدُّنيا بِمَصابِيحَ وَ حِفظاً فصلت آيه 11. و غير اينها از آيات.
ما تَري فِي خَلقِ الرَّحمنِ مِن تَفاوُتٍ ما تري نه برؤيت بصر بلكه برؤيت قلب که خداوند حكيم كار لغو و قبيح از او صادر نميشود تمام كارهاي او از روي حكمت و عين صلاح فقط قابليت محل لازم است هر چه قابل وجود باشد و مصلحت در ايجادش باشد ايجاد ميفرمايد و كوتاهي و نقص و عيبي در ايجاد او نيست تمام بجا و بموقع است.
فَارجِعِ البَصَرَ اشاره تفكر و تأمل و تدبر ميخواهد تا پي ببرد بحكم و مصالح آن.
هَل تَري مِن فُطُورٍ همين نحوي که تا فعل مصلحت نداشته باشد خداوند ايجاد نميفرمايد همين نحو اگر فعلي مصلحت داشته باشد و محل قابل باشد بخل در ايجاد نميفرمايد فيض او سر تا سر ممكنات را گرفته.
برگزیده تفسیر نمونه
]
(آیه 3)- بعد از بیان نظام مرگ و زندگی، به نظام کلی جهان پرداخته،
ج5، ص233
و انسان را به مطالعه مجموعه عالم هستی دعوت میکند، تا از این طریق خود را برای آن آزمون بزرگ آماده کند، میفرماید: «همان کسی که هفت آسمان را بر فراز یکدیگر آفرید» (الذی خلق سبع سماوات طباقا).
و به دنبال آن میافزاید: «در آفرینش خداوند رحمان هیچ تضاد و عیبی نمیبینی» (ما تری فی خلق الرحمن من تفاوت).
با تمام عظمتی که عالم هستی دارد هر چه هست نظم است و استحکام، و انسجام، و ترکیبات حساب شده، و قوانین دقیق و اگر بینظمی در گوشهای از جهان راه مییافت آن را به نابودی میکشید.
و در پایان آیه برای تأکید بیشتر میفرماید: «بار دیگر نگاه کن (و عالم را با دقت بنگر) آیا هیچ شکاف و خلل و اختلافی (در جهان) مشاهده میکند»؟! (فارجع البصر هل تری من فطور).
منظور این است که هر چه انسان در جهان آفرینش دقت کند کمترین خلل و ناموزونی در آن نمیبیند.
سایرتفاسیر این آیه را می توانید در سایت قرآن مشاهده کنید:
تفسیر های فارسی
ترجمه تفسیر المیزان
تفسیر خسروی
تفسیر عاملی
تفسیر جامع
تفسیر های عربی
تفسیر المیزان
تفسیر مجمع البیان
تفسیر نور الثقلین
تفسیر الصافی
تفسیر الکاشف
پانویس
- ↑ تفسير احسن الحديث، سید علی اکبر قرشی، ج11، ص250-251
منابع
- تفسیر نور، محسن قرائتی، تهران:مركز فرهنگى درسهايى از قرآن، 1383 ش، چاپ يازدهم
- اطیب البیان فی تفسیر القرآن، سید عبدالحسین طیب، تهران:انتشارات اسلام، 1378 ش، چاپ دوم
- تفسیر اثنی عشری، حسین حسینی شاه عبدالعظیمی، تهران:انتشارات ميقات، 1363 ش، چاپ اول
- تفسیر روان جاوید، محمد ثقفی تهرانی، تهران:انتشارات برهان، 1398 ق، چاپ سوم
- برگزیده تفسیر نمونه، ناصر مکارم شیرازی و جمعي از فضلا، تنظیم احمد علی بابایی، تهران: دارالکتب اسلامیه، ۱۳۸۶ش
- تفسیر راهنما، علی اکبر هاشمی رفسنجانی، قم:بوستان كتاب(انتشارات دفتر تبليغات اسلامي حوزه علميه قم)، 1386 ش، چاپ پنجم